الگوی حماس(1)
الگوی حماس(1)
گفت وگو با دکتراسامه عبدالمعطي نماينده جنبش مقاومت اسلامي فلسطين درتهران
تشريح دلايل نامگذاري گردان هاي نظامي حماس به نام عزالدين القسام
درآمد
شيخ عزالدين القسام کيست و چه جايگاهي در ملت فلسطين دارد؟
دانشگاه الازهر در آن مرحله با دانشگاه الازهر امروزي بکلي تفاوت داشت. اين دانشگاه در آن مرحله سرشار از نشاط و شادابي و پويايي بود. پايگاه قيام و انقلاب و نهضت اسلامي بر ضد استعمارگران به شمار مي رفت. دانشگاه الازهر در طول تاريخ همواره با استعمارگران و متجاوزان در ستيز بوده است. الازهر پايگاه سياستمداران و مردان ميهن دوست و در رأس آن ها انديشمند بزرگ و رهبر فرزانه جهان اسلام سيد جمال الدين افغاني(اسد آبادي)و شاگردان او شيخ محمد عبده و رشيد رضا قرار داشت. شهيد القسام با اين انديشمندان ديدار و با انديشه هاي آنان آشنا شد.
در برخي متون تاريخي آمده است که شهيد القسام مدتي شاگرد اين انديشمندان بوده است. روشن است که اين انديشمندان از پيشگامان نهضت بيداري اسلامي، و پيشگامان مکاتب فکري اصلاح گرايانه در قرن گذشته بوده اند که با مکتب شيوخ رسمي الازهر امروزي تفاوت داشتند . اين شخصيت ها مردم را به بازگشت به عظمت و شکوه و اصول اسلام و امت اسلامي فرا مي خواندند. آگاهي و دانش و فرهنگ اسلامي را به منظور مبارزه با بي عدالتي و استبداد و استکبار گسترش مي دادند. حرکت و کلاس هاي آموزشي و تربيتي اين انديشمندان بر مبناي اين محورها استوار بود. بي ترديد القسام از اين سرچشمه هاي جوشان سيراب شد، به طوري که اين انديشه ها در شکل گيري فکر و شخصيت و راهکار او اثر بسزايي داشت.
شهيد القسام در سن جواني در مرحله انتقالي فروپاشي دولت عثماني و يورش استعمارگران غربي به سرزمين هاي اسلامي مي زيسته و در آن مرحله برخي جنبش هاي اسلامي در خاورميانه فعال بوده اند. بفرمائيد که شهيد القسام با اين جنبش ها ارتباط و همکاري هم داشت، يا به طور مستقل در فلسطين عمل مي کرد؟
هنگامي که به فلسطين هجرت کرد به طور مستقل مبارزات خود را از صفر شروع کرد . به هيچ حزب و دسته اي وابسته نبود. درآن مرحله احزاب سياسي فراواني وجود داشتند. از جمله حزب العربي فلسطين وابسته به حاج امين الحسيني مفتي فلسطين و حزب الاستقلال به رياست عوني عبد الهادي و اکرم زعيتر و حزب الدفاع که راغب النشاشيبي رياست آن را برعهده داشت. با وجودي که همه اين احزاب پس از شهادت القسام مدعي شدند که او در يکي آن ها عضويت داشته است. ولي اين ادعا تاکنون ثابت نشده است. وقتي که همه اين احزاب سياسي ادعا مي کنند که القسام عضو آن ها بوده است، اين ادعا نشان مي دهد که او در هيچ کدام از آن ها عضويت نداشته است. از اينکه شهيد القسام مستقل حرکت مي کرده من ترديد ندارم . با اين وصف احزاب ياد شده همه شان احزاب سياسي کار بوده اند، در حالي که القسام يک انسان مجاهد بود و يک جنبش انقلابي را رهبري مي کرد. اين احزاب سياسي در هيچ روزي مسئوليت پيامدهاي عمليات جهادي القسام را نپذيرفتند . البته شيخ شهيد با سران احزاب ياد شده ارتباط داشت و با آنان مشورت و تبادل نظر مي کرد. شايد به همين دليل باشد که برخي از رهبران و اعضاء احزاب ياد شده گمان کرده اند که شهيد القسام يکي از آنان بوده است. القسام خود صاحب طرح جهادي و صاحب مکتب و رهبر يک جنبش جهادگر بود و جوانان انقلابي و پرشور را سازماندهي مي کرد. اصولاً راهکار او با راهکار احزاب سياسي آن روز بکلي متفاوت بود.
هويت جهادي القسام در فلسطين شکل گرفت يا در سوريه و يا هنگام تحصيل در قاهره ؟
براي دفاع از ليبي نيروهاي داوطلب و انواع کمکهاي مالي جمع آوري کرد . القسام با اين اقدامات انقلابي جايگاه مردمي قابل ملاحظه اي براي خود ايجاد کرد. القسام در جريان جنگ جهاني اول و پس از عقب نشيني نيروهاي عثماني و يورش اشغالگران فرانسوي و انگليسي به سوريه مبارزات خود را بر ضد مهاجمان غربي شدت بخشيد.
يورش نظاميان انگليسي و فرانسوي به سوريه به تشکيل جنبش هاي ملي در اين کشور منجر شد که در نتيجه آن عمليات مقاومت مسلحانه بر ضد اشغالگران آغاز گرديد و شهيد عز الدين القسام رهبري يکي از اين گروه هاي جهادگر و مقاوم در مناطق شمال غربي سوريه را برعهده داشت. قيام و عمليات مسلحانه گروه هاي جهادي به رهبري شيخ شهيد در مناطق گوناگون سوريه ادامه داشت تا اينکه توسط استعمارگران فرانسوي قلع و قمع شد و صدها تن از مجاهدات بازداشت و شماري از رهبران جنبش فرار کردند ، يا در کوهستان ها پنهان شدند.
فرانسوي ها شيخ عزالدين القسام را به طور غيابي به اعدام محکوم کردند و ايشان بناچار از طريق لبنان به فلسطين مهاجرت کرد و در شهر حيفا استقرار يافت و فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي اش را از مسجد الاستقلال از سرگرفت و مرحله جديدي را از انسان سازي و گسترش آگاهي آغاز کرد.
القسام از تجربه انقلاب سوريه درس هاي خوبي آموخت. قيام مردم سوريه بر ضد استعمارگان پراکنده و ناهماهنگ بود. رهبري دانا و خردمند و منسجم نداشت . از ضعف انسان سازي و آموزش نيرو رنج مي برد. اين گروه هاي مقاوم از انسجام و سازماندهي شايسته بهره مند نبودند . مردم سوريه از نظر روحي آمادگي تداوم قيام را نداشتند. براساس اين عوامل قيام مردم سوريه به راحتي و در عرض چند سال سرکوب شد. بنابراين تجربه قيام ناکام مردم سوريه به شهيد عزالدين القسام آموخت تا باشيوه ها و راهکارهاي متفاوتي پيکارش را در فلسطين آغاز کند. اين تجربه باعث شد که از لحظه ورود به فلسطين انقلاب را آغاز ننمايد. ابتدا فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي و انسان سازي و جامعه سازي را از مسجد آغاز کرد . به تبلور استعدادهاي عقيدتي و مهارت هاي رزمي و سازماندهي نيروهاي رزمنده و مقاوم پرداخت.
گروه هاي مجاهدي را به وجود آورد تا هميشه مشعلدار اين راهکار جهادي باشند. افراد متعهد و فداکار را گزينش مي کرد . براي گزينش افراد در جنبش شروطي را وضع کرده بود که هر کسي نمي توانست به راحتي به عضويت آن در آيد.
اوضاع سياسي و اجتماعي فلسطين در زمان مهاجرت القسام چگونه بود؟سپس احزاب سياسي و جنبش هاي ملي چه برخوردي با ايشان داشتند؟
«مجمع ملتها» که در آن مرحله نقش سازمان ملل متحد را داشت درسال 1920باتصويب طرح قيموميت انگليس برفلسطين شرايط پايه گذاري کيان غاصب صهيونيستي و برپايي ميهن قومي براي يهوديان در فلسطين را فراهم کرد. هدف از توسعه بندر حيفا، استقبال از هزاران مهاجر يهودي از سرتاسر جهان و مجهز کردن آن ها به انواع اسلحه و آموزش نيروهاي عضو جنبش صهيونيستي بوده است . البته نبايد فراموش کرد که پيش از آمدن القسام به فلسطين احزاب سياسي و جنبش هاي ملي در فلسطين حضور داشتند ولي مبارزات آن ها به فعاليت هاي سياسي همچون برگزاري تظاهرات و دست زدن به اعتصابات محدود بود. اين احزاب سياسي به مبارزه مسلحانه بر ضد اشغالگران و مهاجران يهودي اعتقاد نداشتند و در برخي مسائل با انگليسي ها سازش هم مي کردند.
راهکار و برنامه هاي احزاب سيايس فلسطين پس از شهادت القسام چگونه بوده است؟
در اين ميان سران احزاب سياسي فلسطين با برخي سران و پادشاهان عرب روابط دوستانه داشتند و بيشتر برنامه ها و حرکت شان را با آنان هماهنگ مي کردند و اين سران هم کاري از دستشان ساخته نبود.
فرموده ايد، جريانات سازشکار فراواني در دوران حيات القسام وجود داشتند. به نظر شما اوضاع امروز فلسطين با اوضاع گذشته چه شباهتي دارد؟ آيا امروز هم چنين جرياناتي وجود دارند؟
اوضاع گذشته با اوضاع کنوني بکلي متفاوت است . هيچ کدام از احزاب سياسي آن روز فلسطين موافق گفت و گو با جنبش صهيونيستي نبودند. هيچ يک از سران احزاب ياد شده موافق چشم پوشي حتي از يک وجب خاک فلسطين نبود. حاج امين الحسيني در طول حيات خود همواره بر لزوم آزاد سازي سرتاسر زمين فلسطين تأکيد مي کرد. ايشان به خاطر موضع گيري اصوليش در تبعيد دارفاني را وداع گفت . هيچ وقت به کسي اجازه نمي داد از يک وجب خاک فلسطين چشم پوشي کند. حاج امين الحسيني به منظور دريافت کمک براي ملت فلسطين و اخراج يهوديان از اين سرزمين با هيتلر صدر اعظم پيشين آلمان هم ديدار و مذاکره کرد . سران احزاب سياسي و جنبش هاي ملي آن مرحله ملي گرا، ميهن دوست و به سرزمين تاريخي فلسطين چنگ زده بودند. با جنبش صهيونيستي همواره در حال ستيز بودند. اگر گروهي پيدا مي شد و از بخشي از سرزمين فلسطين چشم پوشي مي کرد، احزاب سياسي و جنبش هاي ملي، آن گروه را مزدور توصيف مي کرد و افراد آن را به قتل مي رساندند. سمسارهاي زمين فروش به يهوديان را به قتل مي رساندند. و جود جريان سازشکار کنوني در تاريخ فلسطين بيسابقه است. در دوران حيات شهيد القسام مزدوراني وجود داشتند که به طور انفرادي با انگليسي ها همکاري مي کردند، سمسارهايي وجود داشتند که اراضي کشاورزي را به يهوديان مي فروختند. برخي از فلسطيني ها به استخدام اداره پليس انگليسي ها در آمده بودند، و مجاهدان را تحت تعقيب قرار مي دادند. همه اين افراد و گروه ها به صورت انفرادي و مستقل با دشمن همکاري مي کردند. ولي امروز دولت خودگردان به طور رسمي با دشمن همکاري مي کند. افرادي که با دشمن همکاري مي کردند مطرود جامعه بودند. اما امروز اين مزدوران کنوني بر ملت فلسطين حکومت مي کنند.امور فلسطين را اداره مي کنند. به نام دولت خود گردان و حکومت فلسطين ملت مجاهدان فلسطين را سرکوب مي کنند.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 55
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}